خلاصه داستان: حرفهایها پدرخوانده بازی میکنند. پدرخوانده یک بازی طولانی و پر از تعلیق، با سناریویی جذاب و غیرقابل پیشبینی از بازی مافیا به روایت سعید ابوطالب است که یازده بازیکن در آن حضور دارند
خلاصه داستان: نصرالله رادش، امیرحسین رستمی، جواد رضویان، نیما شعباننژاد، بهرنگ علوی، محمدرضا علیمردانی، هادی کاظمی و مجید مظفری مهمانان اولین فصل از سری دوم این رقابت متفاوت و جذاب هستند.
به نظر شما چه کسی حریف خطرناکتری در چالشِ جذاب نخندیدن و خنداندن خواهد بود؟ 😎
خلاصه داستان: همایون و ارغوان در آستانه ازدواج، قربانی خیانتی هولناک می شوند. همایون پشت دیوارهای زندان برای انتقام از سامان لحظه شماری می کند که مرگ از راه می رسد. آرشام یکتا متولد می شود. دختری به نام صحرا کنارش قرار می گیرد تا مسیر انتقام از خائنان برای آرشام هموار شود.
خلاصه داستان: ایرج به اهرم فشاری برای معامله با عاطفه نیاز دارد به همین خاطر بچه او را گروگان می گیرد. از سوی دیگر، پاشا برای جدی نشان دادن قصدش از رابطه با هنگامه، او را به خانواده خود معرفی می کند و...
خلاصه داستان: فیلم گیجگاه داستان یک معلم ادبیات و کاراته است که به طور غیرمنتظره عاشق مادر مطلقه یکی از شاگردانش میشود. اما در این راه، اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد و حتی پای جمشید هاشمپور، ستاره فیلمهای اکشن ایرانی آن دوران، در داستان دخالت میکند. قضایا به گونهای پیچیده میشوند که هیچ کس نمیتواند انتظار آن را داشته باشد.
خلاصه داستان: طلا و عطی، یک مادر و دختر هستند که سالهای زیادی را با هم زندگی کردهاند؛ حدود ۵۰ سال از زندگی آبجی گذشته است. اما این تناسب و پایداری زمانی که به پایان میرسد و روزهای جدایی نزدیک است. این جدایی در شرایطی رخ میدهد که آبجی به مادر خود بسیار وابسته است و طلا در تلاش است تا برای آیندهای بدون حضور خودش امنیت فراهم کند.
خلاصه داستان: ورود و خروج ممنوع اتفاقات پیرامون یک روحانی را بازگو میکند که مسئول عقیدتی یک زندان است و حین برخورد با چند زندانی اتفاقات جالبی برایش رقم میخورد….
خلاصه داستان: فرشته، همسرش سعید را در یک سانحه تصادف از دست می دهد. پدرشوهرش حاج صفدر مردی ثروتمند و بانفوذ است. او به فرشته می گوید حالا که سعید مرده، دیگر با خانواده آنها نسبتی ندارد و چون حاج صفدر دو پسر مجرد در خانه دارد و فرشته هم به آنها نامحرم است باید خانه آنها را ترک کند...
خلاصه داستان: بهار که از همسرش جدا شده و حالا دوباره ازدواج کرده، زندگی جدیدی دارد. او از شوهر گذشته خود یک پسر دارد که سرطان خون دارد و باید درمان شود. شوهر سابق او در زندان است و به خاطر جنایاتش اعدام خواهد شد. او باید پیدا کند ...