خلاصه داستان: «لرد ولدمورت» حالا قویتر از قبل شده و هدایت مدرسه جادوگری و وزارت جادو را نیز به دست گرفته است. از سوی دیگر، «هری» و دوستاناش مصمم هستند تا به این نبرد پایان دهند و ...
خلاصه داستان: تایگر و زویا به یک ماموریت بزرگ فرستاده میشوند تا با دشمنی خطرناک روبرو شوند. حال باید دید در این نبرد هیجانانگیز چه کسی پیروز خواهد شد؟
خلاصه داستان: داستان این فیلم قبل از سه گانه ارباب حلقه ها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. «بیلبو بگینز» ( مارتین فریمن ) شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن گنجینه ی اژدهایی بنام «اسماگ»، در سفری پرماجرا با «گندالف» ( یان مک کلن ) و گروهی از دورف ها ( کوتوله ها ) همراه میشود...
خلاصه داستان: در جریان سفر با کشتی «تایتانیک»،«رز» دختری از خانوادهای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار آمریکا است، اقدام به خودکشی میکند. اما«جک»، مسافری فقیر از قسمت درجه سه کشتی، او را نجات میدهد. این دو به یکدیگر دل میبندند. کمی بعد، «تایتانیک» به یک کوه یخ شناور برخورد میکند و رفتهرفته غرق میشود و…
خلاصه داستان: بیلبو و همراهانش مجبور میشوند در جنگی علیه مجموعهای از مبارزان شرکت کنند و از افتادن کوه تنهایی به دست تاریکی در حال افزایش جلوگیری کنند.
خلاصه داستان: دورف ها به همراه «بیلبو بگینز» و «گندالف خاکستری»، به سفر خود برای نجات «اربور» شهر مادری شان، که در تصرف اژدهایی بنام «اسماگ» است، ادامه می دهند. این در حالی است که بیلبو تحت تاثیر قدرت جادویی حلقه قدرت می باشد...
خلاصه داستان: مبارز ماهری که بعد از آسیب دیدگی در مسابقات زندان از صحنه مسابقات کنار گذاشته شد و در زندان به او کار تمیز کردن توالتها رو دادن . تا اینکه اعلام می شود که به بهترین مبارز از تمامی زندانها حکم آزادی داده می شود و بویکا که بهترین بوده و با جراحتی که از ناحیه زانو برداشته بود خود رو برای این مسابقات آماده می کند و وارد مسابقات می شود و ...
خلاصه داستان: جورج چمبرز، قهرمان مشت زنی، برای یک سری مسابقات بوکس به دیدار فدراسیون روسیه میرود ولی به او در آنجا تهمت ناروای حمل هروئین زده شده و به زندان فرستاده میشود. چمبرز در زندان میفهمد که یک سری مسابقات رزمی غیرقانونی در زندان برگزار میشود که برنده محض آنها زندانی خطرناکی به نام یوری بویکا است و ...
خلاصه داستان: در سال 2041 بشر به جایی رسیده که میتواند کسانی را که براثر مرگ غیر طبیعی از دنیا رفتهاند به زندگی برگرداند. در این میان، خانم کارآگاهی پرونده قتل زوجی را برعهده میگیرد که قرار است یکی از آن ها به زندگی برگردد…
خلاصه داستان: وقتی سه دوست صمیمی دوران کودکی شوخی می کنند که اشتباه می شود، ریکی استانیکی خیالی را اختراع می کنند تا آنها را از دردسر خلاص کنند. بیست سال بعد، آن ها هنوز از ریکی که وجود ندارد به عنوان یک حقه برای رفتار نابالغ خود استفاده می کنند...