خلاصه داستان: برادران تمپلتون به دور از هم بزرگ شده اند، اما من نفرت انگیز جدید با رویکردی موثر، سعی در رساندن مجدد آن ها به هم دارد و بدین منظور از کسب و کار خانوادگی جدیدی الهام می گیرد.
خلاصه داستان: وایکینگ جوانی به نام هیکاپ علاقه زیادی به شکار اژدها دارد، اما بر خلاف انتظار خودش با یک اژدهای جوان دوست می شود که این دوستی بین او و اژدها در میان قبیله اش پذیرفتنی نیست و…
خلاصه داستان: اسباببازیها درست قبل از رفتن اندی به کالج، اشتباهاً بهجای اتاق زیر شیروانی به یک مرکز مهدکودک تحویل داده میشوند، و این به وودی بستگی دارد که بقیه اسباببازیها را متقاعد کند که رها نشدهاند و به خانه بازگردند.
خلاصه داستان: «لرد ولدمورت» حالا قویتر از قبل شده و هدایت مدرسه جادوگری و وزارت جادو را نیز به دست گرفته است. از سوی دیگر، «هری» و دوستاناش مصمم هستند تا به این نبرد پایان دهند و ...
خلاصه داستان: مبارز ماهری که بعد از آسیب دیدگی در مسابقات زندان از صحنه مسابقات کنار گذاشته شد و در زندان به او کار تمیز کردن توالتها رو دادن . تا اینکه اعلام می شود که به بهترین مبارز از تمامی زندانها حکم آزادی داده می شود و بویکا که بهترین بوده و با جراحتی که از ناحیه زانو برداشته بود خود رو برای این مسابقات آماده می کند و وارد مسابقات می شود و ...
خلاصه داستان: کودک سیاه پوستی به همراه مادرش از آمریکا به چین مهاجرت کرده و در آنجا که مهد هنرهای رزمی جهان است با دیگران درگیر میشود و چون از هنرهای رزمی هیچی بلد نیست مدام از دیگر بچه ها کتک میخورد. این روال آنقدر او را اذیت میکند که تصمیم میگیرد هر جور شده به کشورش بازگردد ولی ناگهان با استاد کونگ فویی آشنا میشود که تصمیم میگیرد به او هنرهای رزمی را آموزش دهد…
خلاصه داستان: کاب دزدی ماهر است که با استفاده از تکنولوژی خواب مشترک به ضمیر ناخودآگاه افراد نفوذ می کند و افکار و رازهای ارزشمند آنها را می دزدد. هدف جدید او مدیرعامل شرکت بزرگی است، اما کاب این بار نقشه جدیدی در ذهن دارد. او در این راه از گروهی جدید و حرفه ای برای رسیدن به هدفش کمک می گیرد، اما همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود..
خلاصه داستان: تدی دانیلز و همکارش چاک ایول ماموریت مییابند که برای تحقیق درباره ی مفقود شدن یکی از خطرناکترین مجرمان روانی (زنی به نام ریچل که به جرم خفه کردن سه فرزند خود در آب محکوم شده است) به جزیره ی کوچکی در حوالی شهر «بوستون» به نام «جزیره شاتر» بروند. اما این جزیره ی متروکه که محل نگهداری خطرناکترین مجرمان روانی است باعث به وجود آمدن اتفاقات رمزآمیزی برای این دو تن می شود که…